شاهزاده خانم رومی (1)
روایتگر ماجراى ولادت امام عصر (علیه السلام)
به نقل از سایت استاد انصاریان
درسها، عبرتها و پندهایى در ماجراى ولادت وجود مبارک امام دوازدهم (عج) هست که توجّه به آن درسها، پندها و عبرتها، مىتواند براى هر انسان خواستارِ کرامت، فضیلت و سعادت مفید باشد.
روایتگر قسمتى از این ماجرا و کسى که در آن نقش مهمى ایفا مىکند، مرد معتبرى است به نام بُشْر بن سلیمان که عالم بزرگ، محدث خبیر و انسان مطمئن که بزرگان دین ما از او به عنوان صدوق یاد کرده اند، در هزار و چند سال قبل، در عصر غیبت صغرى و در کتاب پر قیمت « »، این روایت را از او نقل فرموده است.
بشر بن سلیمان، از فرزندان ابوایوب انصارى
است؛
این انسان بزرگوار در زمانى که رسولخدا (ص)
از مکه به مدینه هجرت کرد و در قریه قبا پیاده شد و چند روزى را منتظر ورود
اهلبیتشان و امیرمؤمنان (ع) شد، در آن چند روز، ابوایوب این مسجد با عظمت قبا را
با بنّایى و زحمات خود به پاکرد، مسجدى که خداوند متعال در سوره مبارکه توبه، این
آیه را درباره آن نازل کرد:
«لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ.»1
در این مسجد، مردانى براى عبادت مىآیند که
عاشق طهارت همهجانبه هستند و خداوند هم عاشق مردم پاک است.
آن چند روزى که رسولالله (ص) در روستاى قبا به سر مىبرد، افراد زیادى از مردم مدینه به محضر حضرت مشرّف مىشدند و درخواست مىکردند که به محض این که حضرت (ص) به مدینه آمد، به خانه آنها نزول اجلال کند.
پیغمبر (ص) جواب مردم را نمىداد که من به خانه شما مىآیم یا نمىآیم. تا این که روزى که پیغمبر وارد مدینه شد، فرمود: راه را بر شتر من باز بگذارید.
این شتر در هر خانهاى که زانو زد، من به آن خانه وارد مىشوم. شتر پیغمبر (ص) کنار درب خانه ابوایوب انصارى زانو به زمین زد.
در ابتداى ورود پیغمبر بزرگوار اسلام (ص) به مدینه، آن جا براى حضرت، محلّ زندگى، عبادت، مناجات و تبلیغ دین شد.
این نشان مىدهد که خانه پاک و صاحبخانه پاک، مورد توجّه خدا، پیغمبر و امام معصوم است؛
چنانکه وقتى حضرت رضا (ع) وارد نیشابور شد، در آن روزگارى که شهر نیشابور شهر فوقالعاده آبادى بود، هر یک از مردم نیشابور اصرار داشتند که حضرت (ع) به خانه آنها بیاید؛
ولى ایشان مانند جدّ بزرگوارش، پیغمبر اسلام (ص)، به مردم فرمود که مَرکب من را آزاد بگذارید تا کنار درب هر خانهاى که زانو زد، تا زمانى که من در نیشابورم، محلّ اقامتم در همان خانه باشد.
مردم هم راه را براى مَرکب حضرت باز گذاشتند، و مَرکب آمد در یک محله قدیمى فقیرنشین نیشابور و کنار درب منزل پیرزنى زانو زد.
تا زمانى که امام (ع) در نیشابور اقامت داشت، در خانه همین پیرزن بود. براى خدا، انبیاء و ائمه، مرد یا زن، فقیر یا غنى، مطرح نیست. آنچه در پیشگاه مقدس پروردگار ارزش دارد، همین پاکى وطهارتى است که در قرآن کریم مطرح است؛ پاکى دل، پاکى اخلاق، پاکى عمل و پاکى مال.
هر کسى که پوشیده به این چهار پاکى و این چهار طهارت باشد، نظر پروردگار، نظر انبیاء، نظر ائمه طاهرین:
به اوست، هر چند پیغمبر (ص) و یا امام غایب باشند، ولى آن
شخص و آن خانه، مورد توجّه معنوى پیغمبر و امام است؛
به عبارت بهتر مىشود گفت که این شخص و خانه او، محلّ طلوع نور پیغمبر و امام است؛
قلب او، محلّ طلوع امام است؛ خانه او محلّ طلوع نور امام است؛
این خانه همان خانهاى است که در روایات بسیار مهم ما وارد شده که شبها این خانهها براى ملائکه آسمانها مىدرخشند، به مانند پرنورترین ستارهاى که براى مردم روى زمین، مىدرخشد 2، و این نور همان نور پاکى و نور طهارت است.
طهارت خانه، منوط به طهارت مال و طهارت مواد خانه، از حرام است، و طهارت انسان، منوط به طهارت قلب، اخلاق و عمل او، از زشتىهاى مربوط به هر یک از آنها است.
این طهارت، عامل محبوبیت است: «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ.» در سوره بقره در آیه دویست و بیست و دو، همین معنا را داریم: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ.»
این بشر بن سلیمان، از فرزندان چنین انسان پاکى است که هم خودش مورد نظر پیغمبر بود و هم خانهاش؛ یعنى خانهاش هم با طهارت بود. این طهارت آثارش را در نسل انسان هم ظاهر مىکند، و امام باقر (ع) مىفرماید: «کَسْبُ الْحَرَامِ یَبِینُ فِى الذُّرِّیَّه.»3
______________________________
(1) 1. توبه:
108: مسجدى که از روز اول پایه، ریشه و اساسش بر تقوا بناگذارى شده، سزاوار است که
در چنین مسجدى به عبادت برخیزید.
(2) 1.. شیخ کلینى، کافى، ج 2، ص 610.
(3) 2. کافى، ج 5، ص 125: کسب حرام در نسل انسان هم خودش را آشکار و ظاهر مىکند.
- ۹۳/۰۹/۱۰