رسمـ نرگسانه

خدایا پناه می‌برم به تو از شر قلمی که خباثت‌های نفسم را پشت واژه‌ها پنهان می‌کند . . .

رسمـ نرگسانه

خدایا پناه می‌برم به تو از شر قلمی که خباثت‌های نفسم را پشت واژه‌ها پنهان می‌کند . . .

مشخصات بلاگ
رسمـ نرگسانه

❤....❤....❤.....❤.....❤.....❤
..................................✿❤
...............................✿❤
............................✿❤
........................✿❤
.....................✿❤
..................✿❤
...............✿❤
.............✿❤
...........✿❤
..........✿❤
...........✿❤

سلام خوش اومدید ...

۶ مطلب با موضوع «کتابخانه» ثبت شده است

با نام خداوند عالی اعلی

معاد ، بازگشت به جدی ترین زندگی

نویسنده: اصغر طاهرزاده

 

دریافت کتاب

  • گل نرگس

با نام خداوند عالی اعلی

متن‌‌ روایت‌ عنوان‌ بصری‌ به همراه ترجمه

 

این‌ روایت‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌ منقول‌ است‌، و مجلسی‌ در کتاب‌ «بحار الانوار» ذکر نموده‌ است‌؛ و چون‌ دستورالعمل‌ جامعی‌ است‌ که‌ از ناحیة‌ آن‌ إمام‌ هُمام‌ نقل‌ شده‌ است‌، ما در اینجا عین‌ الفاظ‌ و عبارات‌ روایت‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ ترجمه‌اش‌ را بدون‌ اندک‌ تصرّف‌ ذکر می‌نمائیم‌ تا محبّین‌ و عاشقین‌ سلوک‌ إلی‌ الله‌ از آن‌ متمتّع‌ گردند:

 

أَقُولُ: وَجَدْتُ بِخَطِّ شَیْخِنَا الْبَهَآئِیِّ قَدَّسَ اللَهُ رُوحَهُ مَا هَذَا لَفْظُهُ:
قَالَ الشَّیْخُ شَمْسُ الدِّینِ مُحَمَّدُ بْنُ مَکِّیٍّ: نَقَلْتُ مِنْ خَطِّ الشَّیْخِ أَحْمَدَ الْفَرَاهَانِیِّ رَحِمَهُ اللَهُ، عَنْ عُِنْوَانِ الْبَصْرِیِّ؛ وَ کَانَ شَیْخًا کَبِیرًا قَدْ أَتَی  عَلَیْهِ أَرْبَعٌ وَ تِسْعُونَ سَنَةً.
قَالَ: کُنْتُ أَخْتَلِفُ إلَی‌ مَالِکِ بْنِ أَنَسٍ سِنِینَ. فَلَمَّا قَدِمَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ الْمَدِینَةَ اخْتَلَفْتُ إلَیْهِ، وَ أَحْبَبْتُ أَنْ ءَاخُذَ عَنْهُ کَمَا أَخَذْتُ عَنْ مَالِکٍ.


« میگویم‌: من‌ به‌ خطّ شیخ‌ ما: بهاء الدّین‌ عامِلی‌ قَدَّس‌ الله‌ روحَه‌ چیزی‌ را بدین‌ عبارت‌ یافتم‌:شیخ‌ شمس‌ الدّین‌ محمّد بن‌ مکّیّ (شهید اوّل‌) گفت‌: من‌ نقل‌ میکنم‌ از خطّ شیخ‌ احمد فراهانی‌ رحمه‌ الله‌ از عُنوان‌ بصری‌؛ و وی‌ پیرمردی‌ فرتوت‌ بود که‌ از عمرش‌ نود و چهار سال‌ سپری‌ می‌گشت‌.
او گفت‌: حال‌ من‌ اینطور بود که‌ به‌ نزد مالک‌ بن‌ أنس‌ رفت‌ و آمد داشتم‌. چون‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌ به‌ مدینه‌ آمد، من‌ به‌ نزد او رفت‌ و آمد کردم‌، و دوست‌ داشتم‌ همانطوریکه‌ از مالک‌ تحصیل‌ علم‌ کرده‌ام‌، از او نیز تحصیل‌ علم‌ نمایم‌.»

 

فَقَالَ لِی‌ یَوْمًا: إنِّی‌ رَجُلٌ مَطْلُوبٌ وَ مَعَ ذَلِکَ لِی‌ أَوْرَادٌ فِی‌ کُلِّ سَاعَةٍ مِنْ ءَانَآءِ اللَیْلِ وَ النَّهَارِ، فَلاَ تَشْغَلْنِی‌ عَنْ وِرْدِی‌! وَ خُذْ عَنْ مَالِکٍ وَ اخْتَلِفْ إلَیْهِ کَمَا کُنْتَ تَخْتَلِفُ إلَیْهِ.


«پس‌ روزی‌ آنحضرت‌ به‌ من‌ گفت‌: من‌ مردی‌ هستم‌ مورد طلب‌ دستگاه‌ حکومتی‌ (آزاد نیستم‌ و وقتم‌ در اختیار خودم‌ نیست‌، و جاسوسان‌ و مفتّشان‌ مرا مورد نظر و تحت‌ مراقبه‌ دارند.) و علاوه‌ بر این‌، من‌ در هر ساعت‌ از ساعات‌ شبانه‌ روز، أوراد و اذکاری‌ دارم‌ که‌ بدانها مشغولم‌. تو مرا از وِردم‌ و ذِکرم‌ باز مدار! و علومت‌ را که‌ میخواهی‌، از مالک‌ بگیر و در نزد او رفت‌ و آمد داشته‌ باش‌، همچنانکه‌ سابقاً حالت‌ اینطور بود که‌ به‌ سوی‌ وی‌ رفت‌ و آمد داشتی‌.»

 

  • گل نرگس

با نام خداوند عالی اعلی

گفتار اول -(2) :

مناجات با خدا در روایات و عرف متدینان

در عرف و ادبیات دینی ما، اغلب مناجات در مورد نجوا و سخنان خصوصی انسان با خدا به ‌کار می‌رود و شرایط روحی خاص و شرایط بیرونی ایجاب می‌کنند که انسان آهسته با خداوند سخن گوید. مثلاً وقتی انسان می‌خواهد در پیشگاه خداوند به گناهان خود اعتراف کند، چون مایل نیست دیگران از گناهان و عیوب او باخبر شوند، آهسته در پیشگاه خداوند به گناهانش اعتراف می‌کند و به‌هیچ‌وجه با دادوفریاد گناهانش را برنمی‌شمارد تا دیگران از آنها مطلع گردند.


همچنین گفت‌وگوهای عاشقانه بین عاشق و معشوق به‌صورت رمزی و خصوصی مطرح می‌شوند و هنگامی که بنده عاشق در برابر معشوق و معبود خود قرار گرفته، آهسته به نجوای با معشوق می‌پردازد و طبع این گفت‌وگوهای عاشقانه و محبت‌آمیز ایجاب نمی‌کند که بلند و به‌گونه‌ای ادا شوند که اغیار از آنها باخبر شوند.

در مقابل مناجات، «ندا» به صدایی گفته می‌شود که بلند و فریادگونه است که انسان از راه دور کسی را صدا می‌زند و یا از راه نزدیک، ولی نه به‌قصد رساندن صدا به طرف مقابل، بلکه با انگیزه‌ای دیگر، مانند آرام شدن و تخلیه روانی صدای خود را بلند می‌کند.


بر این اساس، وقتی انسان خدا را ندا می‌دهد و با صدای بلند و فریادگونه او را می‌خواند که گرفتاری‌ها و سختی‌ها او را در کمند خود گرفته‌اند و او برای رهایی از گرفتاری‌ها و سختی‌ها و با ناراحتی خداوند را به فریادرسی خود فرامی‌خواند. در برابر این دو واژه، «دعا» دارای مفهوم عام و معنایی گسترده است و به خواستن با هر زبانی و با هر کیفیتی، خواه از راه دور باشد یا نزدیک و خواه بلند باشد و خواه آهسته، دعا اطلاق می‌گردد.


در آغاز مناجات شعبانیه هر سه واژه «دعا»، «ندا» و «مناجات» به ‌کار رفته است و معصوم  (علیه السلام) می‌فرماید:

وَاسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُک‏ وَاسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُک وَأَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُک‏؛(1)

»و بشنو دعایم را آن‌گاه که تو را می‌خوانم و بشنو ندایم را آن‌گاه که تو را ندا می‌کنم و رو به من آور آن‌گاه که با تو مناجات می‌کنم «.

  • گل نرگس

با نام خداوند عالی اعلی

گفتار اول -(1)

)بررسی معناشناختی مناجات و جایگاه آن در آموزه‌های دینی(


مفهوم مناجات و پاره‌ای از مصادیق آن در قرآن

کلمه مناجات و نجوا که هم‌خانواده هستند، در لغت عرب به معنای درگوشی سخن گفتن و راز گفتن و سخن گفتن خصوصی با دیگری می‌باشند. برخی برآنند که نجوای در کلام به این حاصل می‌شود که جمعی یا دو نفر در خلوت با یکدیگر سخن گویند، خواه سرّی سخن گویند و خواه آشکارا. پس سرّی و درگوشی سخن گفتن در معنای مناجات نهفته نیست و مناجات سخنی است که دور از اغیار باشد.(1) با این لحاظ مناجات با آهسته سخن گفتن بیشتر تناسب دارد تا با بلند سخن گفتن و آواز برآوردن. بر این اساس خواندن مناجاتی که از اهل‌بیت(علیهم السلام) وارد شده و یا اشعاری که برخی در نجوای خویش با خدا سروده‌اند، نجوا و مناجات نیست بلکه خواندن مناجات است. چه اینکه در دعا کردن، انسان به‌قصد انشا چیزی را می‌خواند و از خدا درخواست می‌کند و خواندن دعاهایی که از سوی اهل‌بیت(علیهم السلام) وارد شده، دعای خود انسان به‌حساب نمی‌آید، چون انسان به هنگام خواندن آنها قصد انشا ندارد و به قصد حکایت جملاتی را بیان می‌کند و در این ‌صورت انسان دعا نمی‌کند، بلکه به خواندن دعا می‌پردازد و گاهی شخصی که آن دعاها را می‌خواند توجهی به معانی‌شان ندارد.

به‌ هرحال، مناجات به معنای رازگفتن و خصوصی سخن گفتن است و گاهی مناجات بین دو انسان صورت می‌پذیرد و گاهی بین انسان و خدا و گاهی بین خدا و انسان. از شمار قسم اول و مصادیق نکوهیده آن، در برخی از آیات قرآن از نجوا و سخنان درگوشی منافقان و کسانی که ایمان به خدا نداشتند و با هدف توطئه و دسیسه، علیه مؤمنین خصوصی و درگوشی با یکدیگر صحبت می‌کردند و باعث حزن، اندوه و نگرانی مؤمنان می‌شدند نکوهش شده است و خداوند خطاب به مؤمنان می‌فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِیَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ؛(2) ؛

»ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون با یکدیگر راز گویید رازی مگویید که در آن گناه و ستم و نافرمانی پیامبر باشد و با یکدیگر به نیکوکاری و پرهیزکاری راز گویید و از خدایی که به‌سوی او برانگیخته می‌شوید پروا کنید«.

  • گل نرگس

اسرار فدک

محمد باقر انصارى، سید حسین رجایى

 

  • گل نرگس

روایت خوانده شده توسط استاد انصاریان

در شب 21 ماه مبارک رمضان در حسینیه همدانیها



روزی رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در اتاق ام السلمه نشسته بود که ناگاه کسی اجازه ورود خواست.

حضرت پیشاپیش فرمودند: ابلیس (شیطان) است به او اجازه دهید.

شیطان داخل شد و سلام کرد و عرض کرد:

ای رسول خدا من به خودی خود به خدمت شما نیامدم بلکه دو فرشته ازجانب پروردگار مرا گرفتند تا به نزد شما آیم و هر چه را که از من می پرسید آن را به راستی جواب دهم وگرنه مرا به آتش عذاب خواهند کرد.

  • گل نرگس