رسمـ نرگسانه

خدایا پناه می‌برم به تو از شر قلمی که خباثت‌های نفسم را پشت واژه‌ها پنهان می‌کند . . .

رسمـ نرگسانه

خدایا پناه می‌برم به تو از شر قلمی که خباثت‌های نفسم را پشت واژه‌ها پنهان می‌کند . . .

مشخصات بلاگ
رسمـ نرگسانه

❤....❤....❤.....❤.....❤.....❤
..................................✿❤
...............................✿❤
............................✿❤
........................✿❤
.....................✿❤
..................✿❤
...............✿❤
.............✿❤
...........✿❤
..........✿❤
...........✿❤

سلام خوش اومدید ...

آجرک الله یا صاحب الزمان ...

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۵۵ ب.ظ

هر چه کردم  در  را    جدا   کنم   از   مادر    ،  نتوانستم  !!!


درد سـر ، بیـن گذر ، چـند نفر، یک مــادر...
شــده هر قــــافیه ام یک غـــزل درد آور



ای که از کوچـه ی شهر پــدرت می گـذری
امنیت نیست ، از این کوچه ســریع تـر بگذر

 

دیشب از داغ شــما فـــال گرفتــم ، آمـد :

دوش می آمــــد و رخسـاره ... نگویم بهتر !

 

من به هـر کوچه ی خـاکی که قـدم بگذارم ،

نـا خــود آگاه به یــاد تـو می افتم مــادر !

 

چه شده؟ قـافیه ها باز به جـــوش آمده اند :

دم در، فضه خبــــر، مـادر و در، محسن پـر!

  • گل نرگس